عقب افتاده آنکه در کسب و کار یا علم وهنر از دیگران عقب مانده باشد، در علم روانشناسی عقب مانده ادامه... آنکه در کسب و کار یا علم وهنر از دیگران عقب مانده باشد، در علم روانشناسی عقب مانده تصویر عقب افتاده فرهنگ فارسی عمید
عقب افتاده (اَ دُ تَ / تِ) آنکه در کارها از دیگران عقب مانده باشد. دنبال افتاده. (فرهنگ فارسی معین) ادامه... آنکه در کارها از دیگران عقب مانده باشد. دنبال افتاده. (فرهنگ فارسی معین) لغت نامه دهخدا
عقب افتاده پشلنگ پس افتاده آنکه در کارها از دیگران عقب مانده دنبال افتاده ادامه... پشلنگ پس افتاده آنکه در کارها از دیگران عقب مانده دنبال افتاده تصویر عقب افتاده فرهنگ لغت هوشیار
عقب افتاده ((~. اُ دِ)) عقب مانده، ناقص، معلول، کسی که در انجام کار یا کسب دانش از دیگران عقب تر باشد ادامه... عقب مانده، ناقص، معلول، کسی که در انجام کار یا کسب دانش از دیگران عقب تر باشد تصویر عقب افتاده فرهنگ فارسی معین
عقب افتاده توسعه نیافته، معوق، منگول، ناقص الخلقهمتضاد: پیشرفته ادامه... توسعه نیافته، معوق، منگول، ناقص الخلقهمتضاد: پیشرفته فرهنگ واژه مترادف متضاد